زندگینامه آزاده عباس گرگین
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس گرگین فرزند اسداله، در سال 1324 در شهر نیریز، در خانوادهای مذهبی، متدین، ساده و زحمتکش در محله سادات دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات خود را تا سطح سوم متوسطه که در آن زمان مشهور به سیکل اول بود، را در نیریز با موفقیت گذراند. سپس به ارتش پیوست و در تیپ زرهی دزفول مشغول خدمت گردید. همراه با خدمت نظامی، تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه و توانست مدرک پایان دوره متوسطه را کسب...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس گرگین فرزند اسداله، در سال 1324 در شهر نیریز، در خانوادهای مذهبی، متدین، ساده و زحمتکش در محله سادات دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات خود را تا سطح سوم متوسطه که در آن زمان مشهور به سیکل اول بود، را در نیریز با موفقیت گذراند. سپس به ارتش پیوست و در تیپ زرهی دزفول مشغول خدمت گردید. همراه با خدمت نظامی، تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه و توانست مدرک پایان دوره متوسطه را کسب...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
تاریخچه جمع آوری و نوع کمکهای مردمی در جنگ
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
همزمان با شروع جنگ در 31 شهریورماه 1359 مسأله کمک مالی به جبههها هم شروع شد. آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری کمکهای مردمی را حتی قبل از تشکیل ستاد پشتیبانی جنگ به عهده داشته است در این خصوص می گوید: (4-KAVIANI-7) " درست همزمان با شروع جنگ، از سوی جهادسازندگی استان با جهاد سازندگی شهرستان نیریز تماس گرفتند و درخواست جمع آوری کمکهای مردمی را کردند . به دنبال این درخواست اینجانب باتفاق چند نفر از برادران...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
همزمان با شروع جنگ در 31 شهریورماه 1359 مسأله کمک مالی به جبههها هم شروع شد. آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری کمکهای مردمی را حتی قبل از تشکیل ستاد پشتیبانی جنگ به عهده داشته است در این خصوص می گوید: (4-KAVIANI-7) " درست همزمان با شروع جنگ، از سوی جهادسازندگی استان با جهاد سازندگی شهرستان نیریز تماس گرفتند و درخواست جمع آوری کمکهای مردمی را کردند . به دنبال این درخواست اینجانب باتفاق چند نفر از برادران...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عباس جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس در دهمین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۵ با حضور زیبا و سبز خود در میان خانوادهای مذهبی در روستای حسنآباد از توابع نیریز، بهار دیگری را در فضای پائیزی روستا به ارمغان آورد. دوران کودکی را بهسرعت سپری و برای کسب دانش، وارد دبستان حاج قطبی شد. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد، سپس دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری (بهرامی) آغاز کرد. در همان دوران که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس در دهمین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۵ با حضور زیبا و سبز خود در میان خانوادهای مذهبی در روستای حسنآباد از توابع نیریز، بهار دیگری را در فضای پائیزی روستا به ارمغان آورد. دوران کودکی را بهسرعت سپری و برای کسب دانش، وارد دبستان حاج قطبی شد. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد، سپس دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری (بهرامی) آغاز کرد. در همان دوران که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
به یاد شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
عبدالحسین زارعی جانش فدا شد شیر غزّان زارعی بر دشمنان تاخت اوپاسداری با صفا و با وفا بود یاران عزای زارعی عبدالحسین است او در سپاه پاسداران با دل وجان شد سوی جبهه تا که با لطف خدایی لیکن ز بیداد عدو و زتیر بیداد شدغرقه درخون همچو عباس علمدار گفتا دم آخراگرجان می سپارم ای دوستان آئید و همکاری نمائید برمادر رنجور من باشید غمخوار ای پاسداران زارعی یار شما بود دائم ز هجر زارعی بس بیقرارند...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنانی که در راه خدا شهید شدهاند، مردهاند. خیر آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی میخورند. السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)، سلام برتو ای حسین(ع) شهید، شهادت میدهم که تو برای بر پا داشتن نماز و زکوه و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردی. خدا لعنت کند امتی که تو را شهید کردند. خداوند لعنت کند قومی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنانی که در راه خدا شهید شدهاند، مردهاند. خیر آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی میخورند. السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)، سلام برتو ای حسین(ع) شهید، شهادت میدهم که تو برای بر پا داشتن نماز و زکوه و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردی. خدا لعنت کند امتی که تو را شهید کردند. خداوند لعنت کند قومی...
به یاد شهدای عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شهیدان شهیـدان شـهـیدان عاشقم عاشق روی مهدی ای صبا از سر کوی مــهدی گشته سـرتاسـر جـسم و جــانم خونتان حافظ دین و قرآن بستهام بسته بر موی مهدی بر مشامم رسان بــوی مهدی غـرق عشــق امــام زمــانـــم یا بن زهرا ، یا بن زهرا ، یا بن زهرا ای شهیدان شهیدان شهیدان عاشقی همچو من بی سروپا یا امام زمان یابن زهرا یا بیا یک نگاهی به من کن خونتان حافظ دین و قرآن دیده کس ندیده بدنیا گشته...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شهیدان شهیـدان شـهـیدان عاشقم عاشق روی مهدی ای صبا از سر کوی مــهدی گشته سـرتاسـر جـسم و جــانم خونتان حافظ دین و قرآن بستهام بسته بر موی مهدی بر مشامم رسان بــوی مهدی غـرق عشــق امــام زمــانـــم یا بن زهرا ، یا بن زهرا ، یا بن زهرا ای شهیدان شهیدان شهیدان عاشقی همچو من بی سروپا یا امام زمان یابن زهرا یا بیا یک نگاهی به من کن خونتان حافظ دین و قرآن دیده کس ندیده بدنیا گشته...
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید. اینجانب وصیت میکنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز میکنند، حس میکنم که حتی جسدم از آنان خجالت میکشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید. اینجانب وصیت میکنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز میکنند، حس میکنم که حتی جسدم از آنان خجالت میکشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...